با شرکت در این مراسم، ارواح و جن ها را از بدن بیمار دور کنید!

جن گیری در جنوب ایران
یکی از ترسناک ترین مراسمی که در جنوب ایران برگزار میشود، «مراسم زار» یا «جن گیری» است. واژه «زار» در زبان فارسی به معنای بیمار و پریشان است. و اصطلاحا به کسی گفته می شود که ناخوش احوال و دردمند است. مراسم زار، روشی بومی برای درمان پریشانی بیماران است. مراسمی که برخی به آن مراسم جن گیری نیز می گویند. برای آشنایی با این رسم عجیب و غریب در جنوب کشورمان این مطلب از آژانس مسافرتی قصرشیرین را دنبال کنید.
در ادامه این نوشتار میخوانیم:
مراسم زار چیست؟
مراسم زار یا جن گیری نام مراسمی است که در جنوب ایران به ویژه استان هرمزگان و جزیره قشم به منظور بهبودی کامل افراد بیمار انجام میشود. در واقع تعدادی از بومیان جزیره معتقدند افرادی که به بیماریهای سخت مبتلا میشوند و با هیچ درمانی سلامت خود را به دست نمیآورند، نوعی انرژی سرگردان در بدن آنها رخنه کرده و باید آن را خارج کنند. که برخی این انرژی یا موج را روح و یا جن می نامند.
از همین رو مراسمی را تحت عنوان جن گیری برگزار میکنند تا سلامت فرد را به او بازگردانند. نام این آیین برگرفته از فرهنگی در شاخ آفریقا میباشد که در آن به ارواح سرگردانی که وارد بدن افراد و به ویژه زنان میشوند زار میگویند. یکی از نویسندگان معروف ایرانی تحقیقات گسترده ای پیرامون مراسم زار انجام داده و نتایج آن را در قالب کتابی به نام «اهل هوا» منتشر کرده است. به گفته این نویسنده، بومیانی که در سواحل جنوب کشور زندگی میکنند معتقدند که بادهای ساحلی جن هایی به همراه دارند که میتوانند وارد بدن انسان شوند و او را دگرگون سازند. اصطلاحا این افراد را هوایی مینامند و تنها راه درمان آنها را برگزاری آیین زار میدانند! هر ساله بسیاری از گردشگران تور قشم برای تماشای این مراسم عجیب راهی جزیره قشم میشوند.
مطالب مرتبط:
منظور از جن یا روح های سرگردان چیست؟
اصطلاح زار برای جن و ارواح پلیدی استفاده میشود که هر از گاهی بدن فردی را تسخیر میکنند. این جنها سرگردان هستند و وارد بدن افراد بهویژه زنان شده و موجب بیماری و ناخوشی میشوند. البته مردم جنوب ایران جنها را به باد تشبیه میکنند و اعتقاد دارند هر باد جنهای بخصوصی دارد که میتواند وارد بدن افراد بشود. جن در فرهنگ ایران به شکل دیو(موجود خبیث و پلید) آمده است. اعتقاد به این گونه انرژی در شکل باد از فرهنگ باستانی ایران سرچشمه می گیرد. «باد» یا موج در زبان اوستایی به شکل «وایو» بوده و همان است که امروز با رویدادی ناگوار گاهی می گوییم «وای»! و این عادت از دوران باستان زبان به زبان به ما رسیده است.
به افرادی که این باد یا وای وارد بدنشان شده هوایی میگویند. در مراسم زار تلاش میشود که این دیو از بدن فرد خارج شود.
مطالب مرتبط:
موسیقی راهی برای رهایی از زار
یکی از مهمترین بخشهای مراسم زار در جنوب ایران، اجرای موسیقی و هنایش پذیری آن به نام موسیقی زار است. یکی از سازهایی که در این مراسم نواخته میشود تنبور است که هرکسی اجازه ندارد آن را بنوازد و فقط بابا زار یا شخصی که بابا زار به او این اجازه را داده میتواند شروع به نواختن کند. بابا زار یا ماما زار در طول مراسم و همزمان با سازها و صدای موسیقی، اصواتی را از خودشان در میآورند و از دیوان و ددان میخواهند خودشان را معرفی کنند. زیرا به باور مردم بومی دیوها یا همان جن ها اسامی گوناگونی دارند و برای خروج آنها از بدن بیمار باید با اسم خودشان صدا شوند.
مردم بومی معتقدند که این موسیقی کمک میکند این موجودات پلید، مهربان شده و از بدن بیمار بیرون بیایند. افرادی که یک بار تسخیرشده و در مراسم زار بهبود پیدا میکنند را به نام اهل هوا میشناسند.
مراسم زار چگونه برگزار می شود؟
جمعیت دورتادور اتاق می نشینند. زنی سینی اسفند در حال دود در دست دارد. سینی همراه با چند گیاه معطر و تخم مرغ وسط اتاق می گذارد . چند مرد با طبل و دمام می نوازند. مراسم زار، بدون آنها معنی ندارد. یک موسیقی جنوبی با ریتمهای تند و شاد، که حاضران با آن آوازهای مخصوص میخوانند و چوبهای نازکی را به همدیگر میزنند تا صدایش مکمل موسیقی شود.
زن و مرد و چند بچه، همه منتظر نشستهاند تا «بابازار» یا «مامان زار» بیاید. میگویند «بابازار-مامان زار» فرمانده است، هر چیزی گفت باید اجرا شود. بابازار یا مامان زار، مردان و زنانی هستند که آیین زار را برگزار میکنند. آنها هستند که تشخیص میدهند این مراسم برای چه کسی برگزار شود و برای چه کسی نه. آنها هستند که مردم برای دوا و درمان پیششان میآیند. آنها هستند که تشخیص میدهند کدام اجنه آنها را گرفتار کرده و از آنها میخواهند دست از سر بیمار بردارد. اجنه یا دیوها ، دلیل آزار و اذیت بیمار را به بابازار یا مامان زار میگویند، خواستهشان را مطرح میکنند، قربانی و هدیه میگیرند و بیمار را رها میکنند.
مصالحه با اجنه
همانطور که گفته شد دیوها یا همان بادها نام های مختلفی دارند. وقتی یک نفر به مقام بابازار یا مامان زاری برسد، آنها را در اختیار میگیرد و میتواند برای درمان بیماریهای ناشی از آزارشان، با آنها مصالحه کند. مثلا میگویند همین دو ماه پیش بوده که یک مراسم برگزار شده و یکی از این بادها، درخواست یک انگشتر کرده تا دست از سر بیمار بردارد، انگشتری که حالا در دست بابازار است و او تاکید میکند که این، امانت بادهاست!
کسی که این انگشتر را داده، میگوید سالها بیمار بوده و دوا و درمان کرده اما دکترها بیماریاش را تشخیص نمیدادند و خوب نمیشده. باردار و ناخوشاحوال بوده تا این که بابازار را به او معرفی میکنند. مراسم زار برایش برگزار میشود، دیو از بدنش خارج میشود و هرچند گاهی دوباره احساس ناخوشاحوالی میکند اما حالا که قربانی داده، امیدوار است دیگر مثل قبل سراغش نیایند و راحتش بگذارند.
بابازار میگوید قبل از درمان هرکسی، اول از او میپرسد که پزشک او را دیده یا نه، آزمایش و امآرآی داده یا نه، اگر جواب اینها مثبت باشد و دکتر برایشان دارو تجویز کرده باشد، میگوید بروند درمانشان را کامل کنند، اما اگر پزشک به آنها گفته باشد که معلوم نیست چرا بیمارند و نمیتوان معالجهشان کرد، بابازار درمان آنها را قبول میکند؛ چون میفهمد چیزی شده که خارج از درمانهای طبیعی است، کار جنهاست و باید وارد عمل شود.
وقتی جن از بدن بیمار خارج میشود!
با صدای طبل و دمام، مراسم شروع میشود. بابازار وسط مجلس میایستد و شعر میخواند. جمعیت او را همراهی میکنند و جواب آوازش را میدهند. گیاهان معطر را در آتش میریزند و بوی خوش در فضا میپیچد. آواز و موسیقی و ناگهان فریاد. پیرمرد سفیدپوش جنوبی یکمرتبه با مشت بر سرش میکوبد و فریاد میزند. از درد به خودش میپیچد. بابازار به سمتش میآید و پارچه سفیدی روی صورتش میاندازد. پیرمرد زیر پارچه سرش را تکان میدهد، همراه با موسیقی که تندتر از قبل شده، سرش را به چپ و راست میچرخاند. سریع و سریعتر. جمعیت بدون تعجب، به همخوانیشان ادامه میدهند و چوبها را به هم میزنند. پیرمرد همچنان سرش را به اطراف میچرخاند تا این که رعشه میگیرد، فریاد دیگری میزند و بیحرکت میشود.
بابازار پارچه را برمیدارد، پیرمرد چشمهایش را باز میکند و نفس عمیق میکشد. نفسش که بالا آمد، بابازار را به نشانه تشکر در آغوش میگیرد و بابازار و دیگران به او تبریک میگویند. گیاه معطری که دود میکند را نزدیک میآورند، پیرمرد آن را بو میکشد، لیوانی آب میخورد و با آواز جمعیت همراه میشود.
مطالب مرتبط:
چوب زدن
هنوز حواسمان به پیرمرد است که از نگاه بابازار، متوجه سمت دیگر اتاق میشویم. زن جوانی به چپ و راست میچرخد، نیمخیز شده و با ریتم موسیقی، به سمت مرکز اتاق حرکت میکند. روی سرش یک پارچه میاندازند و او همچنان به راهش ادامه میدهد. حالا دیگر به جای صورتش فقط تکانهای شدید او را میبینیم. دستش را از زیر پارچه بیرون میآورد. میدانند منظورش چیست. از وسایل بابازار که با خودش آورده، یک چوب نازک بلند به زن میدهند، چوب را بلند میکند و چند بار بر سر و کمرش میکوبد. بعد از خارج شدن صدایی عجیب از گلویش، ساکت و ساکن میشود. یکی از زنها برایش ماده معطر را میبرد که بو بکشد و تخممرغ خامی که آن را بخورد. و بعد یکی دیگر دچار این رعشهها میشود، بعد دیگری و دیگران.
گفتگو با جن ها
موسیقی که قطع میشود، چند نفر هستند که هنوز حالشان خوب نیست. با همان رعشهای که در طول مراسم داشتهاند، به وسط اتاق رسیدهاند، بابازار مقابلشان نشسته و با آنها حرف میزند. آنها هم با بابازار حرف میزنند، اما نه به زبان خودشان، به زبانی عجیب مثل اردو و یا آفریقایی. زنی که کنار ما نشسته توضیح میدهد که «آنها این زبان را بلد نیستند و وقتی به خودشان بیایند نمیدانند چه گفتهاند چون این حرفها را خودشان نیستند که میزنند، این زبان اجنهای است که در این لحظه در آنها حلول پیدا کرده.» زمان زیادی طول نمیکشد که آنها حرف زدن به این زبان را ادامه میدهند. بعد دستشان را گردن همدیگر میاندازند، فریادی میزنند و آرام میگیرند. زنها کل میکشند.
هدیه و پیشکش برای اجنه
پس از پایان مراسم، گروهی از مردم به همراه بابازار-مامان زار برای جنها غذا و هدایای مردم جنزده را میبرند. تا رضایت جنها به دست بیاید، قربانی را بپذیرند و دست از سر بیمار بردارند.
تورهای مرتبط:
عجب مراسم عجیبی. من فکر می کنم جنبه علمی داشته باشه که ریشه اش در اعماق تاریخ نهفته شده
با سلام
ضمن سپاس از شما
برای گرفتن وقت از خانم سرحانی برای بیماری که با ارواح در ارتباطه و شرایط خوبی نداره ، باید چکار کنم ، از طریق تلگرام به ادمین های خانم سرحانی پیام دادم اما پاسخی دریافت نکردم 🙏🏻
سلام این مراسم مزخرفه مگه میشه با ساز و آهنگ و این مزخرفات اجنه رو درو کرد اگه کسی گرفتار جن و جن زدگی شده سوره ناس و فلق و توحید و کافرون و آیت الکرسی و متن دعا ابی دجانه رو تو اتاق کسی که گرفتار جن شده نصب کنید مطمئنم رفع میشه میره و اگه نشد به روانپزشک مراجه کنید